loading...

Green Is the Warmest Colour

بازدید : 550
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 1:22

اکثر ما که به روحانی رای دادیم، ذکر گه خوردم یک لحظه ام از دهانمان نمی‌افتد. حالا این بزرگ ترین اشتباه من در تمام بیست و یک سال توی تلویزیون معلوم نیست آن لبخند‌های نیشدارش را تحویل کی می‌دهد. بعد از یک کودکی احمقانه به اینجا رسیده ام. بازی و خانواده و مادر و مدرسه و دوست و درس و پرورش، همین چیز‌های محدودی که کودک ایرانی تجربه می‌کند در زندگی من قوام هم نگرفت هیچ وقت. هیچ چیز را درست لمس نکردم. اهل فاز حسین پناهی طوری که صبح‌های نون ببری تازه و پرتو خورشید و دویدن در جنگل‌های گلستان هم نیستم. ریشه گندیده باشد، چه احساسی را روش سوار میشود کرد؟ از زن بودن هیچ چیز نمیدانم. با آلت تناسلی ام بیشتر شبیه یک آدم هورنی ام تا زن هورنی. هنوز توی خیابان چیزی باید روی سرم بندازم. مضحک است بله خودم هم خنده ام میگیرد. از فمنیست بودن تنبلی شیو نکردن برایم ماند و سرخوردگی از حرف‌های پدر سر سفره. با هرکسی خوابیدم خواستم از چیز‌هایی که مربوط به لباس در آوردن است اجتناب کنم و وعده بدهم برای وقتی که شیو بودم، اما با "اینکه خیلی‌هاته" یا "من تو رو همه جوره دوست دارم" خر شده ام. شبیه این بود که می‌خواستند با من مرد خوبی شدن را یاد بگیرند. وگرنه انعکاس آن همه پشم در چشم‌هایشان چرا باید تبدیل به یک سگ دو سر می‌شد و به سمت بیرون از تخت زوزه می‌کشید؟ پدرم چند وقت پیش گفت از اینکه من اهل مطالعه ام خوشش می‌آید. بهم گفت خوب است هربار از کنار اتاق رد می‌شود بی کار نیستم و می‌تواند با من سر اینکه حزب جمهوری اسلامی‌در تاریخ پنجاه و هفت تاسیس شد یا هشت بحث کند، همه این‌ها را گفت و بعد اضافه کرد این‌ها به درد من نمیخورد. اگر پسر بودم خوب بود این چیزها. ولی خب بخت یاری نکرد و حالا که دخترم بهتر است بیخیال شوم. از اعتراض کردن برایم ریختن آب جوش سوپر مارکت روی پا وقت فرار و چند ساعت خشک زده توی متروی آزادی مانده. پشت سر کی فریاد می‌کشیدم؟ برای مطالبه چه کسی مشت می‌کردم؟ هیچ قدرتی اینجا سربرنمی‌آورد. نیست. شما ایدوئولوژی جدی‌‌‌ای می‌بینید؟ لیبرال‌های ایران که فقط آنتی چپ اند و چپ‌هایی که توی توییتر مجلس خودشان را گرم می‌کنند و از خب باشه از سیزده سالگی درگیر آنارشیسم بودی. بله. آن چیزی که در مواجهه با حرف‌هایشان سبز و چسبنده است و روی صورتتان احساس می‌کنید، خودپسندی نفرت انگیز آن‌هاست. از دانشگاه، لاس زدن با پسر‌های هم کلاسی و دشمنی با سال بالایی. از دوست دختر بودن درخواست تری سام و کات شدن خیلی از رابطه‌ها. تازه تلاشم را هم کردم که درخواستم فراموش شود. جواب نداد ولی. از هنر؟ چندتا ژوژمان کلاسی. از فهم اثر هنری؟ هه.

کفالت برای متهم دادگاه/کفالت برای زندانی دادگاه/ضامن دادگاه/کفیل برای مرخصی زندانی09196513016
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 12
  • بازدید کننده امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 97
  • بازدید سال : 1920
  • بازدید کلی : 4650
  • کدهای اختصاصی